معرفي استان گلستان معرفي استان گلستان .

معرفي استان گلستان

وضعيت جغرافيايي استان گلستان

در محدوده جغرافيايي 54 درجه تا 56 درجه طول شرقي و 36.30 تا 38.15 عرض شمالي و بين استان هاي مازندران، سمنان و خراسان شمالي قرار دارد. گلستان نيز با تركمنستان همجوار است و 348 كيلومتر مرز زميني و 90 كيلومتر مرز آبي با اين كشور دارد. اين استان به دليل موقعيت خاص جغرافيايي از آب و هواي متنوعي برخوردار است.

بخشي از رشته كوه البرز شرقي از غرب به شرق استان امتداد دارد كه به سمت شمال شرقي روند زيادي دارد و ارتفاع كوه هاي آن به تدريج كاهش مي يابد. ارتفاعات شاهوار از سطح دريا 3320 متر است كه بلندترين قله استان است كه در جنوب غربي استان قرار دارد. در پايه اين ارتفاعات به ويژه در نواحي جنوبي و شرقي استان، كوهپايه‌هايي از رسوبات ريزدانه و درشت وجود دارد كه داراي سطوح آب زيرزميني زيادي است و به صورت چاه و قنات مورد بهره‌برداري قرار مي‌گيرد.

بخش بزرگي از استان گلستان هموار است. دو نوع آب و هوا در دشت ها ديده مي شود. بيش از 2/3 اين دشت داراي آب و هواي خشك و نيمه خشك است كه با نزديك شدن به شمال و مرز تركمنستان اين آب و هوا تشديد مي شود. 1.3 ديگر كه مانند يك كمربند سبز بين قسمت كوهستاني در جنوب و قسمت خشك و نيمه خشك در شمال است، آب و هواي معتدل دارد و از نظر كشاورزي بسيار پربار است. بيشتر شهرها و روستاهاي استان نيز در اين پهنه سرسبز قرار دارند.

دو توده هوا نقش مهمي در تعيين اقليم استان دارند. توده شمالي از سيبري وارد حومه شهر مي شود و در كوه هاي جنوبي با بارش برف و در پاييز و زمستان با بارش باران در كوهپايه ها و معتدل متوسط ​​همراه است. توده ديگر، توده غربي، از اقيانوس اطلس و درياي مديترانه سرچشمه مي گيرد و در زمستان باران مي آورد و در تابستان رطوبت و ابري هوا را در حومه شهر افزايش مي دهد.

بنابراين بيشترين بارندگي در ماه هاي زمستان و كمترين آن در ماه هاي تابستان مشاهده مي شود. اما نيمه شمالي استان، قسمت نيمه خشك و خشك، از كمترين بارندگي بهره مي برد و به دليل تبخير زياد آب، اراضي شور و كم بهره وري فراواني دارد.

طبيعت استان گلستان

جنگل و منابع طبيعي

تقريبا 18 درصد از سطح اين استان را جنگل ها پوشانده است، اما چراي بي رويه دام، گسترش زمين هاي كشاورزي، برداشت بي رويه از جنگل ها، آتش سوزي ها و سيلاب هايي كه در سال هاي اخير در استان رخ داده، خسارت زيادي به جنگل هاي استان وارد كرده است. استان بلوط، توت، راش، توسكا، توسكا و گلپر از گونه هاي درختي جنگل هاي استان هستند كه از ارتفاع 300 متر تا 2500 متر رشد مي كنند.

درختان سرو كوهي پراكنده را مي توان در ارتفاع بيش از 2500 متري مشاهده كرد. گونه‌هاي كاج و درختان ميوه مانند گردو و زيتون نيز در بخش‌هاي بازسازي‌شده توده‌هاي جنگلي كاشته شده‌اند. نزديك به 50 درصد از سطح استان را مراتع پوشانده است كه مورد استفاده دامداران عشايري، دامداران روستا و دامداران كوهستاني است. بيش از 73 درصد مراتع استان از نوع ضعيف، نزديك به 15 درصد متوسط ​​و كمتر از 12 درصد از نوع مرغوب هستند.

سالانه بيش از 2.5 ميليون راس دام در مراتع اين استان چرا مي كنند. چراي بي رويه خسارات زيادي به مراتع استان وارد كرده و ميزان مراتع فقير را افزايش داده است. اين در حالي است كه مراتع اين استان داراي گونه هاي گياهي ارزشمندي است.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۶ تير ۱۴۰۱ساعت: ۱۲:۵۰:۲۸ توسط:رضا اميني نسب موضوع: نظرات (0)

پيشينه تاريخي استان گلستان

پيشينه تاريخي اين سرزمين به 7 هزار سال پيش در دوران پارينه سنگي در غار كيارم واقع در روستاي فرنگ بخش گاليكش برمي گردد. تحقيقات جديد نشان مي دهد كه منطقه گرگان 6000 سال پيش محل زندگي تمدن پرداريان بوده است. قديمي ترين آثار دوران نوسنگي ايران در غار كمربند و غار هوتو در نزديكي بهشهر يافت شد.

اين آثار حكايت از آشنايي مردم آن زمان با سراميك، هنر بافندگي، اهلي كردن حيواناتي مانند بز كوهي و ساخت ابزار سنگي صيقلي دارد. حفاري در تورنگ تپه در نزديكي گرگان نيز نشان مي دهد كه اين منطقه داراي روستاهاي پرجمعيت، سفال هاي عظيم و شبكه آبياري كشاورزي بوده و قدمت آن حداقل به اندازه شهر سوخته سيستان است. نام اين سرزمين در كتيبه هاي هخامنشي از جمله كتيبه داريوش در بيستون به صورت وارگانه و در كتيبه هاي پهلوي به شكل گوركان ذكر شده است. واژه وارگ در زبان طبري به معناي گرگ است.

مورخان يوناني از آن با نام هيركاني ياد مي كنند. پدر داريوش هخامنشي زماني فرمانرواي اين منطقه بوده است. سواران گرگاني همواره مورد توجه هخامنشيان بودند و داريوش تعدادي از گرگاني هاي شجاع را در سپاه جاويدان گنجاند. گرگان فعلي تا سال 1316 «استرآباد» يا «استرآباد» ناميده مي شد. واژه «استرآباد» از دو كلمه «استر» و «آباد» تشكيل شده است. استر يا ستاره در زبان طبري به معناي ستاره است.

در حالي كه همين كلمه در زبان فارسي به معناي قاطر است گفته مي شود كه شهر باستاني استرآباد توسط هشايار شاه به ياد همسر يهودي خود نامگذاري شده است كه او را استر (ستاره) ناميده و در زمان ساخته شده است. اردوان دوم پارت (128-124 قبل از ميلاد) هيركاني و كارمانيا (كرمان) تحت فرمانروايي خاندان گودرز بودند و جانشينان گودرز تا قرن دوم پس از ميلاد به طور مستقل بر آن حكومت كردند.

اين سرزمين خوش آب و هوا يكي از خلوتگاه هاي بهاري و تابستاني شاهان اشكاني بوده است. در اين دوره ساخت ديوار بزرگ معروف به سد اسكندر (اين ديوار در برخي منابع اخير «ديوار گرگان» ناميده مي‌شود) براي جلوگيري از حمله هون‌ها به ايران آغاز شد. كار ساخت اين ديوار كه طول آن را 155 تا 170 و گاه 300 كيلومتر نوشته اند نيز مربوط به دوره ساساني است و گفته مي شود انوشيروان دستور بازسازي آن را داده است.

نقشه اي قديمي از گرگان

در زمان ساسانيان ساختمان‌هاي مستحكمي در مرز و ساير نقاط منطقه براي مقاومت در برابر مهاجمان ساخته شد. پس از ظهور اسلام، اين منطقه در سال 35 قمري به خراج اعراب مسلمان تبديل شد. در زمان سليمان بن عبدالملك، يزيد بن مهلب در سال ۹۸ قمري بر استان گرگان فتح كرد و سپس شهر جرجان مقر استان جرجان شد. ابن خلدون تعداد كشته شدگان اين جنگ را 40000 مرد گرگاني، اما گرديزي تلفات گرگان را 12000 كشته و 6000 برده مي داند. محمد بن جرير طبري ضمن تاييد مرگ 40000 نفر از مردم گرگان مي افزايد كه پس از فتح گرگان شخصي به نام جهم بن زهار توسط يزيد فرماندار آن شهر شد پس از فتح گرگان توسط فرحان.

اعراب بزرگ (سردار طبرستان) با يزيد بن مهلب جنگيد و موفق شد لشكر عرب را شكست دهد و گرگان را از اعراب بگيرد. پس از اين شكست خفت بار، عمر بن عبدالعزيز، خليفه اموي، به يزيد بن مهلب دستور داد كه به بغداد بازگردد. اين شهر در قرن سوم و چهارم هجري بسيار رونق يافت و تحت حكومت سامانيان قرار گرفت. در دوران حكومت مستقل ايران. پس از آن گاه در دست آل بويه و گاه در دست سامانيان بود تا اينكه آل زيار به آن دست يافت و در صدد آباداني برآمد. (توجه داشته باشيد كه شهر يورجان در حمله مغول ويران شد و شهر فعلي گرگان زماني استرآباد نام داشت)

خاندان آل زيار مشهورترين فرمانرواي اين منطقه بودند كه از اوايل قرن چهارم (سال 316 قمري) تا اواسط قرن پنجم (سال 435 يا 441 قمري) در منطقه گرگان، طبرستان و گيلان حكومت كردند. و گاه بر ري، اصفهان، همدان و دينور نيز حكومت مي كردند. مرداويوس، مؤسس اين سلسله، ريشه خود را به پادشاهان گذشته ايران مي‌رساند و مي‌خواست بغداد را تصرف كند و پادشاهي ايران را دوباره برپا كند. اما نه تنها او، بلكه حاكمان پس از او نيز نتوانستند به چنين آرزوهاي بزرگي دست يابند و سلجوقيان به حكومت خود پايان دادند. قابوس بن وشمگير مشهورترين حاكم آل زيار بود كه آوازه علم و دوستي او باعث شد بزرگاني چون ابوريحان بيروني و ابن سينا به گرگان بروند.

بيروني برخي از تحقيقات خود را در اطراف شهر گرگان انجام داد و اولين كتاب مهم خود، آثار الباقيه در قرآن الخاليه را با نام قابوس نوشت. از خود قابوس كتابي به نام قابوس نامه از خود به جاي گذاشته كه از آثار مهم ادبي و اخلاقي ايران به شمار مي رود. بناي برج قابوس در شهرستان گنبدكاووس كه بزرگترين بناي خشتي محسوب مي شود نيز به فرمان وي ساخته شد.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۳ تير ۱۴۰۱ساعت: ۱۲:۰۹:۲۳ توسط:رضا اميني نسب موضوع: نظرات (0)

معرفي كلي استان گلستان

استان گلستان يكي از استان هاي شمالي ايران است. اين استان جزء استان مازندران است كه در سال 1376 به استاني مستقل به نام گلستان تبديل شد و گرگان به عنوان مركز آن انتخاب شد. گرگان بزرگترين و پرجمعيت ترين شهر است. مذهب بخشي از مردم اين استان است و برخي شيعه، برخي شيعه و برخي مسلمان هستند.

نقشه تفكيكي استان گلستان

گلستان نام جديدي براي سرزميني تاريخي است كه در طول تاريخ تا قرن هفتم هجري قمري استان گرگان و سپس تا اوايل قرن دهم استرآباد ناميده مي شد. اين استان تا سال 1376 جزء استان مازندران بود اما در سال جاري به استاني مستقل به نام استان گلستان تبديل شد و شهر گرگان به عنوان مركز آن انتخاب شد. اكثر شهرك هاي فعلي دهستان گلستان قدمت چنداني ندارند و بر اثر رشد روستاها به وجود آمده اند و به عبارتي شهر روستايي محسوب مي شوند. اما شهرهاي گرگان و گنبدكاووس ريشه تاريخي دارند. روستاهاي دهستان گلستان متمركز و نزديك به هم هستند. اين روستاها در كنار جاده ها و رودخانه ها به صورت طولي و در قسمت هايي از كوهستاني دوحه قرار دارند.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۵ تير ۱۴۰۱ساعت: ۰۴:۲۳:۳۷ توسط:رضا اميني نسب موضوع: نظرات (0)